×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

in negahbane sokot

tanhaei

× vojodam tanha yek; harf; ast va ,,zistanam,, tanha ;goftane; haman yek harf.
×

آدرس وبلاگ من

shabesiah.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/setareh shab

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

دل نوشته های من

اهل ناله نیستم من این همه نمینالم چه خبر است؟در دنیا در زیر این اسمان مگر چه چیزی هست که به نالیدن بیرزد؟در برابر وحشی ترین تازیانه ها سکوت مردانه وغرورامیز مرد نباید بشکند.در برابر هیچ دردی لب مرد به شکوه نباید الوده گردد.من از نالیدن بیزارم.سنگین ترین دردها وخشن ترین ضربه های افرینش تنها میتوانند مرا به سکوت وادارند.نالیدن زاریدن گله کردن شکایت بد است
 
من از دو کار نفرت دارم :یکی درد دل کردن که کار شبه مردهاست ویکی هم از خود دفاع کردن برای تبرئه ءخود جوش زدن که کار مستضعفین است ادمهای سست !شجاع به همدرد نیازمند نیست از ناله شرم دارد .مرد پاک را نیز زندگی وزمان تنها نمیگذارد.زندگیش از او دفاع میکند زمان تبرئه اش میکند پلیدان هرگز پاکدامنی را نمیتوتنند الود. هر چند سنگ ها را بسته و سگ ها را رها کرده باشند ؟
 
اما یک نوع نالیدن هست که چیزه دیگریست.ناله ءغم و غصه و گرفتاری و قرض واز دست عقده دارها و "وزوزیست"هاو"زرزریست"هاودشمنی های این و ان و ازار اینجا وانجا...نیست.ناله ضعف و عجز نیست ناله مرد است.انچنانکه شیر در شبهای عظیم کوهستان مینالد انچنان که علی در شبهای پهناور نخلستان مینالد.این ناله غربت است گریستن در زیر اوار زندگی
 
"اشکهائی که ادمی در این گردونه ء"باز پیدایی"حیات ریخته است از اب همه اقیانوس ها بیشتر است"!...راست است بودا ...راست...!
 
بروم سر حرفهائی که اغاز کرده بودم روزنامه خوانی بس است...
و حرفهائیکه میگوئیم نه تا چیزی گفته باشیم بلکه تا چیزی شنیده باشیم و حرفهائیکه دیگر سر بابتذال فرود نمیاورند باید اندیشید فقط اندیشید بیان ندارد .بیان؟چرا دارد اما زبانی و کلمه ای نیست بیانش در خلوت است بصورت یک اخم یک موج و برق در پیشانی یک لرزش لب یک سکوت سنگین و غمناک یک لبخند تلخ حسرت بار تکان خوردن تند سروگردن یا چرخاندن شدید زبان یا گاز گرفتن شقیقه با انگشت یا کوبیدن مشت بر پیشانی بر روی فرش یا ناگهان برخواستن و قدم زدن وزدن به حیاط به کوچه به خیابان...اینها است جمله ها وواژه های این حرفها
وحرفهائی که دیگر در دسترس اندیشه هم نیست و حرفهائی که دیگر در فضای خیال هم نمیگنجند.زبان ویژه ای که این حرفها را بیان میکند یک نوع "سکوت" است
وحرفهائی نیز هست که بیقرارند بی تابند یک جا بند نمیشوند اینجاست که اواز موسیقی خواندن زمزمه کردن نالیدن زبان این حرفها میشود و حرفهائی که فقط نگاهها میزنند این را خیلی ها می فهمند خیلی ها حتی ادمهای متوسط اما زبان نگاه ها هم مثل زبان دهان ها همه در یک سطح و یک نوع حرف نمیزنند
 
 
با زبان بی زبانی میگویم... دوستت دارم
"hichkas" 
یکشنبه 12 دی 1389 - 8:05:56 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


حقايق جالب از زندگي


اگر تازه ازدواج كرده ايد از اين خطاها نكنيد


روز جهاني بزرگداشت كوروش كبير7ابان


اين داستان تكان دهنده واقعي است عشق و تاريخ مصرف


دختر خانوم هاي دم بخت بايد بدانند


حكايت


یاداوری


برداشت آزاد


8پدیده علمی تخیلی که به حقیقت پیوسته اند


رتبه های اول ایران در دنیا


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

265577 بازدید

19 بازدید امروز

43 بازدید دیروز

479 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements